صفحه‌ها

خرداد ۰۳، ۱۴۰۰

 نامه تکاندهنده یکی از زندانیان آبان ۹۸:ملت ایران ما را تنها نگذارید! ما بی‌گناهیم، ما دشمن نبودیم!

حسین_هاشمی



«آب زندان تهران بزرگ غیرقابل شرب است و مملو از بوهای بد و پر از سیلیس که شما نمی‌توانید برای استحمام و مسواک زدن از آن استفاده کنید،آنهایی که برای کربلا سینه میزنند،آب را در زندان روی اسیران آبان بسته اند»

«ملت ایران ما نه جاسوس دولت متخاصمیم و نه وطن‌فروش، تنها کارگرانی بودیم که دیگر به تنگ آمده بودیم از این همه ظلم و اینهمه بی‌عدالتی. خسته شدیم از بس درجا زدیم و هیچ‌مان به همان هیچ تبدیل شد.»

«خسته شدیم از بس جوانانمان را که در سطل‌های زباله دیدم، یا معتاد در کف خیابان، یا خفته در گورها. خسته شدیم از زنانی که تن خود را فروختند برای لقمه‌ای نان. خسته شدیم از اینهمه مغزی را که فراری دادند. ما برای غایت انسان در ایران جنگیدیم.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر